جدول جو
جدول جو

معنی ابه باشی - جستجوی لغت در جدول جو

ابه باشی
(اُبْ بَ / بِ)
مرکب از ’یرت’ به معنی جا و مکان + ’چی’ پسوند نسبت و اتصاف، گویا منصبی بود به روزگار قاجاریه، و آن کسی بود که جای اردو و جای چادر شاه و اعیان هر طبقه را معلوم میکرد. (یادداشت مؤلف). و رجوع به یرت شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ)
علی بن حسین بن حسان بن باقی. عالم شیعی در قرن هفتم هجری، معاصر با محقق اول. تاریخ وفات او در دست نیست. خود در آخر کتاب اختیارالمصباح گوید که در سال 653 ه. ق. از تألیف آن پرداخته است. (روضات)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
مرکب از عدد چهار + صد + هزار، اربعمائه الف. عددی که از هزار برابر کردن عدد چهارصد پیدا شود
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ / لِ)
بزرگ و سرور لالایان. لالایی که گروهی لله و پرستار اطفال زیر نظر وی باشند
لغت نامه دهخدا
(تَپْ پَ)
دهی از دهستان فرورق است که در بخش حومه شهرستان خوی و در یازده هزارگزی باختری خوی و یکهزار وپانصد گزی جنوب شوسۀ خوی به سیه چشمه واقع است. جلگه ای است معتدل مالاریایی و 431 تن سکنه دارد. آب آن از رود الند، و چشمه و محصول آن غلات و کرچک و توتون وزردآلو و شغل اهالی آنجا زراعت و صنایع دستی آنان جوراب بافی است. در تابستانها از راه ارابه رو خوی میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
یکی از پیشوایان و رؤسای علما و مشایخ عثمانی. مولد او قره مان. او پس از فراگرفتن مقدمات علوم بشام رحلت کرد و از علمای آن ناحیت فقه و حدیث و تفسیر و دیگر دانشها آموخت و بموطن خویش بازگشت و بسلطان عثمان خان پیوست و مرجع کل مسائل دینیه و شرعیه شد و چون بطریقۀ تصوف نیز تمایل داشت زاویه ای تأسیس کرد و در آنجا از فقراء و عابرین محتاج پذیرائی میکرد و سلطان عثمان چند بار بزاویۀ او مسافرت کرد و حتی یکشب در زاویۀ او بخفت و خوابی دید و صبح بحضرت شیخ قصه کرد و شیخ گفت تعبیر این خواب آنست که سلطان دختر مرا تزویج کند و از این تزویج سلالۀ طاهره ای بوجود آید و سلطان دختر اده بالی را که مسماه بمالی خاتون بود تزویج کرد و از او سلطان اورخان غازی بزاد و سلطان عثمان خان در همه امور شرعیه و سیاسیه با اده بالی شور کردی و اده بالی در 726 هجری قمریبه صدوبیست وپنج سالگی وفات کرد. و یکماه پس از او دختر وی و چهار ماه بعد سلطان عثمان خان درگذشتند و تربت اده بالی متصل بزاویۀ اوست. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ)
نام شاعری از عرب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل. واقع در 13هزارگزی شمال باختری سکوهه. سکنۀ آن 183 تن می باشد. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لله باشی
تصویر لله باشی
لله و اله بزرگ لله ها مهتر لالایان، عنوان احترام آمیز لله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
حافّة اللّعبة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
Brinksmanship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
habileté à prendre des risques
دیکشنری فارسی به فرانسوی
روستایی از دهستان رودپی ساری، محل رویش واش سفید
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
habilidad para arriesgar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
habilidade de arriscar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
Risikomanagement
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
mistrzostwo w ryzykowaniu
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
мастерство на грани
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
майстерність на межі
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
خطرہ مول لینے کا فن
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
การจัดการความเสี่ยง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
ঝুঁকি নেওয়ার দক্ষতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
ufanisi wa kuchukua hatari
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
risk alma yeteneği
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
危険管理
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
מיומנות בסיכון
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
위험 관리
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
keahlian mengambil risiko
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
जोखिम लेने की कला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
risicomanagement
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
abilità nel rischio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
危险管理
دیکشنری فارسی به چینی